نگاه

با چشمانت که نه با نگاهت به آتش بکش تمام هستی‌ام را

نگاه

با چشمانت که نه با نگاهت به آتش بکش تمام هستی‌ام را

سماع

       

سماع میکنم

بی‌وقفه میچرخم

شاید در آستانه‌ی رحمتت خواستی و خود را برایم آشکار کردی.

اگر بدانی چه محتاج نگاهتم

رحم میکنی

نظرات 10 + ارسال نظر
هیوا جمعه 25 مرداد 1387 ساعت 03:39 ق.ظ

آیا مرا به سماع دل نشین خودت راه می دهی ؟

حقیرتر از آنم که اجازه‌ی آمدن تورا بدهم

هیوا شنبه 26 مرداد 1387 ساعت 03:35 ب.ظ

از سماع تا اون دلتنگی جمعه ها فاصله چه قدر کمه . شاید یه ربطی بین اون دلتنگی و این سماع وجود داشته باشه .

شاید....دلم خواست که دوباره تنگ بشه

نجمه یکشنبه 27 مرداد 1387 ساعت 12:25 ب.ظ

دلم عشق می خواهد...

تو که داریش...پس بهونه نگیر

توتم یکشنبه 27 مرداد 1387 ساعت 04:37 ب.ظ http://totem.blogsky.com/

به قبرستان که می روی ، همه خوابیده اند

دراز به دراز

زیر خاک ها و سنگ ها

بله کاملا درسته

مهرناز دوشنبه 28 مرداد 1387 ساعت 12:42 ب.ظ http://beautifulsmil.blogsky.com

منم سماع...

پس بسم ا...

هیوا دوشنبه 28 مرداد 1387 ساعت 07:37 ب.ظ

تلاقی دو موج غریب افتاده در دریای بی رحم و کم حافظه روزگار چه قربت دل نشینی می سازد . خوبم رفیق .

نهال پنج‌شنبه 31 مرداد 1387 ساعت 04:56 ب.ظ http://FAZMETR.BLOGSKY.COM


روشنایی همه جا هست ....

شک دارم عمیقا

seulement یکشنبه 10 شهریور 1387 ساعت 10:41 ب.ظ

سلام.
خوبید؟

سید مجیب یکشنبه 10 شهریور 1387 ساعت 11:37 ب.ظ http://www.ahledel110.blogfa.com

ماه شعبان و رجب نم نم اشکی شد و رفت .. خانه ابریست خدایا رمضان را چه کنم؟... کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان... پیش تقوای عیان ،‌جرم نهان را چه کنم؟
التماس دعا[گل][گل][گل]

سید مجیب جمعه 15 شهریور 1387 ساعت 09:35 ب.ظ http://www.ahledel110.blogfa.com

هنوز در سماعی؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد