نگاه

با چشمانت که نه با نگاهت به آتش بکش تمام هستی‌ام را

نگاه

با چشمانت که نه با نگاهت به آتش بکش تمام هستی‌ام را

؟

آیا چرخ روزگار میچرخد ـ حتی کمی ـ بر آستانه‌ی رویاهای آبیت؟؟؟

نظرات 13 + ارسال نظر
هیوا سه‌شنبه 4 تیر 1387 ساعت 11:09 ب.ظ

پیسسسسسسسسس ... این صدای چرخ روزگار این روزهای ماست . البته جای نگرانی نیست . پنچرگیری بلدیم . از شما هم برای همین که نگاهی به این چرخ پنچر کردید ممنونیم . با همین نیم نگاه ها و پرسش های گاه به گاه حالمان بهتر می شود و دست و دلمان بیشتر به کار می رود تا راحت تر از پس پنچرگیری بر بیاییم .

seulement چهارشنبه 5 تیر 1387 ساعت 12:34 ب.ظ

سلام...
حال شما ؟
خوبین؟
چه خبرا؟
راجع به سوالتون هیچ جوابی ندارم...
در ضمن اول شدم.

فره باجی چهارشنبه 5 تیر 1387 ساعت 03:23 ب.ظ

منتظر میمانیم

نهال چهارشنبه 5 تیر 1387 ساعت 09:30 ب.ظ http://fazmetr.blogsky.com

خدای من بلاخره خوندمش ...
عالی بود دوست من ...
محشر ...دیووونه بازیهای آلبن خیلی عجیب بود ....اما من عاشق ژه شدم ...مخصوصا با لباس قرمزش ....
پایان داستان خیلی خوب بود ....میدونی این چند روزه همش کتابایی میخوندم با پایانای باز و لوس اما این واقعا خوب بود ....
مرسی ...
بهت گفتم چرا کتاب خریدم ؟؟
اولش نوشته بود تقدیم به «نهالم »!!!
.
راستی واسه پست قبلیت کامنتی نوشتار نموده بودم ؟؟
.
راستش من فکر میکنم همیشه چرخ روزگار خوب رقم میزنه اما ما شاید نمیبینم یا خوب نگاهش نمیکنیم ....یا شاید چیزی میخوایم و نمیشه و بعدش فکر میکنیم که خوب رقم نخورده ...

نجمه شنبه 8 تیر 1387 ساعت 12:09 ق.ظ

رویاهای آبی!
از آستان بیرونمان نکنند خیال آبی پیشکش!

سید مجیب شنبه 8 تیر 1387 ساعت 03:31 ب.ظ http://www.ahledel110.blogfa.com

سلام
احوالات حضرت دوست؟؟

منتظر سه‌شنبه 11 تیر 1387 ساعت 09:38 ب.ظ http://darpanaheto.blogsky.com

الله
سلام

خب راستش نهال درست می گه ... یعنی من هم حتما اگه چند ماه پیش این نوشته رو می دیدم همین رو می گفتم . هنوز هم می خوام به همین اعتقاد داشته باشم ولی از دست این روزگار و بدتر از دست این رویاها !!!!

خب می دونی خانومی ... چند وقته به خودم هم سر نمی زنم حالا بماند .... حقیقت اینه که نوشته های شما رو دوست داشتم و اگرچه کامنت نمی گذاشتم ولی می خوندم ولی چند وقته که همون روزگار داره کم لطفی می کنه و ....
خب حالا خودتون جواب این سوال رو بدید ! چرخ روزگار شما چطور می چرخه ؟؟؟

مهرناز چهارشنبه 12 تیر 1387 ساعت 03:00 ب.ظ

شکر...
گاهی وقتها می چرخه تا بگه منم هستم!
البته بر آستانه رویاهای رنگین کمانیم!!!

ملودی عشق پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 10:44 ب.ظ http://the-melody-of-love.blogsky.com/

سلام دوست عزیز

من برگشتم
تو بلاگم توضیح می دم کجا و چرا ناپدید شده بودم

ممنون که بهم سر زدی

به زودی میام پیشت
تا بعد

سید مجیب جمعه 14 تیر 1387 ساعت 07:43 ب.ظ http://www.ahledel110.blogfa.com

من پرسپولیسیم پس.............

دکان عاشقی ما باز .....

seulement چهارشنبه 19 تیر 1387 ساعت 12:09 ب.ظ

سلام...
احوال شما قربان؟
خوب هستین؟
خوش می گذره؟
بفرموده حضرتتون اپ نمودم
منتظر تشریف فرمایبی شما هستیم...

الیاد پنج‌شنبه 27 تیر 1387 ساعت 01:30 ب.ظ http://since1989.blogsky.com

به روزم ... خوشحال میشم اگه بیای!!

هیوا پنج‌شنبه 27 تیر 1387 ساعت 06:22 ب.ظ

سلام . چه طوری ؟ فکر کنم مسافرت باشی . من خونه مو عوض کردم . وقتی برگشتی یه سر بزن .
www.hivanet.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد