سرورقی: این روزها می خواهی دنبال دانه خردلی آرامش بگردی، اما به تو درختی به هیبت بائوباب که پر از سرگردانی و اضطراب است، میدهد.
الهی مدرنیته و تکنولوژی خیر نینه که زندگیهامون را از این رو به اون رو کرد.
می خوام یه جا برم که هیچ نشانه ای از تمدن و مدرنیسم در اون نباشه. هر چند می دونم اونجا را هم نمی تونم تحمل کنم و باز هم برمیگردم و طعمه ی عصر تکنولوژی میشم، عصری که من و تو رو از هم دور و دورتر کرد و عوضش این یه تیکه زمین مجازی را داد که من بنشینم از راه دور بنویسم و تو از راه دورتر بخونی.
قصه ی همیشگی:
در لابلای سطر سطر کتابت غرق شدی، توی افکار و آرزوها و خاطرات دوردستت داری سیر میکنی....که یکدفعه صدای تلفن همراه کسی که کنارت نشته، تو رو پرت می کنه به این دنیا، دنیای...
بابا، تک تک اعضای خانوادتون خوب، اگه نمی خواید تلفن همراهتون را در حالت لرزاننده (همون ویبره خودشون) بذارید، حداقل جون تک تک همون اعضای خانواده تون، یه آهنگ درست و حسابی بذارید تا ما رو بیش از این روانپریش تر نکنه
، قربونت کمی هم آروم حرف بزن.
الهی مدرنیته و تکنولوژی خیر نبینی که زندگیهامون را از این رو به اون رو کردی.
راستی داشت یادم میرفت:
درخت کوچک من به باد عاشق بود
کجاست خانه ی باد؟؟؟
نصایح ویکتور هوگو
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،
و اگر هستی،کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست،تنهائیت کوتاه باشد،
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی
برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،
از جمله دوستان بد و ناپایدار،
برخی نادوست، و برخی دوستدار
که دستکم یکی در میانشان
بیتردید مورد اعتمادت باشد
و چون زندگی بدین گونه است،
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،
که دستکم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد،
تا که زیاده به خودت غرّه نشوی
و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی
سلام ....
خیلی جالب بود ..
دقت کردی می ری تو اتوبوس که می شینی می بینی لز هر طرف یه بوق بلند می شه ...
بوق بیغ .. جیغ ... سوت ... بوت ... بوس ... لوس ...
خلاصه می فهمی همه یه گوشی تو جیبشونه ...
جالب بود ...
خوشم می اومد .. بازم پیشم بیا .. خوشحال میشما!
شاد باشی ...
حرفت که حقه . ولی اگه از ادبیات خاصی که داری استفاده می کردی بهتر نبود ؟
سلام
ببینم درچه افکار و خاطراتی غرق بودی که صدای زنگ موبایل مغشوشش کرد...(بازم نیشخند)
چه خبرا دیگه؟
این وسیله ی مدرنتون درست نشد ه هنوز؟(اینجا چشمک بهتره)
(این آخرم چند تا گل می ذارم برات با از اون آدمکا که قلب از دهنش اومده بیرون)(نیشخند بازم)
سلام، حالت خوبه خوبی؟ مر۳۰
من هم خوبم
در مورد کامنتی که گذاشتی باید بگم من حقیقت نمی دونستم این وب برای شما است والبته جز همونی که به شما گفت هیچ کس نمی دونه من تبعید شدم
نتیجه: کسی منو اجبار نکرده به نقش خیال سربزنم والبته دوست هم ندارم شما به اجبار به ملاقات تبعیدی بیای چون من به تنهایی و تاریکی و ... عادت کردم ، پس اگر اجبار نبود بیا و به کسی که به تو اجبار کرد اجبار کن که خودش بیاد.
سلام
دوباره سلام آمدم بگم اگه دلت گرفته تو هم می خوای بری یه جای تنها کویر و انتخاب نکن که من هنوز چشمانم از خاطره ریگ پر است
سلام ....
خوبی ...
من عاشق دوست جون پیدا کردنم ...
واسه همین تا یکی می گه با من دوست می شی می دوم و خفتش می کنم نکنه پشیمون شه ! ها ها ...
اومدم تورو هم بگیرم نکنه فرار کنی ...
میخوام دوست جونم بشی ! هاها ...
شاد باشی ...
بازم پیشم بیا ...
بای !
سلام.
چطوری ؟
خوش می گذره البته با مطلبی که زدی ...؟!!!
باوفای بی وفا یعنی چی ؟
صنعت ادبی جدیده یا این که خواستی نه سیخ بسوزه نه کباب؟؟!!!
مطلبت خیلی خوب بود جدا لذت بردم همراه با یک تلمیح عالی..
باز هم منتظرتم و امیدوارم که همیشه عالی باشی...
a bien tout
سلام
ممنون که منت نهادی و به وبلاگ من سر زدی!
از وبلاگ خوشم اومد...
کارت درست...
تلخ!
سلام واقعا تحت تأثیر قرار گرفتم پس من هم با تو یکصدا فریاد میزنم ای تکنولوژی بد ای خانمان برافکن الهی که شامپو بره تو چشمات
وتو ای مدرنیته چی میخوای از جون ما چرا دست از سرمون بر نمیداری نیا دنبالمون بذار ما هم مثل نیکانان عصر حجرمون حال زندگی غیر ماشینیمونو ببریم (به قول احسان اینجا زبون درازی) البته میدونم کشمش دم داره و من باید بگم آقا احسان
آخه تو که اینکار نیستی چرا خالی میبندی؟؟ چه جوری روت میشه تو چشم مدرنیته نگاه کنی تو که تا همین دیشب از فراقش نه نون داشتی نه آب!!
درباره مطلب دوم هم امیدوارم نوکیارو بخری و بعد ببینم زنگ موبایل و ادا اصول بلوتوثت چه بدبختایی رو از عالم رویاشون بیرون نمیکشه؟!!!
نکن اینکارو
سلام
به به قالب جدید مبارک باشه
می گفتین چشم روشنی بیاریم براتون
بعدم اینکه چه خبره اینجا واقعا؟(نگاه مشکوک)
فکر می کنم استراق سمع داره میشه(نیشخند)
نقشی خانوم مواظب باش
به فرشته هم باید بگم(استثنائا این کشمش دم نداره) که اگر تکنولوژی نبود که اصلا احساسی نسبت به کسی به وجود نمیومد که در فراقش قرارو از دل ببره(چه ادبی شدا)
بازم قالب جدید مبارک
نمی دونم شاید بعضی پست مدرن ها راست میگن که ضررهای مدرنیه از نفعش بیشتره.
شاد باشی
تو به من خیلی لطف داری. شاید این به خاطر نزدیکی روحیه ما باشه . به هر حال هیچ وقت فراموش نخواهم کرد این همه لطف تو رو .
بیا مرا ببر ای عشق با خودت به سفر
مرا زخویش بگیر و مرا زخویش ببر
دلم ز دست زمین و زمان به تنگ آمد
مرا ببر به زمین و زمانه ای دیگر
سلام
وقت بخیر
قالب جدید مبارک
آپم
دوست داشتی سر بزن خوشحال می شم...
سلام ....
...
رو کم کنیه ؟
منم کم نمی آرم ...
راستی چرا عوض شدی؟ این قالبتو می گم ...
من که دوسش دارم مبارکه .. ان شاء الله به پای هم پیر شید ! هی ها ها هاهاها !
بگذریم ...
من یه سوال از کودکیذهنمو مشغول کرده ...
نمی پرسم! بی خیال ...
شاد باشی ...
بای! تا بعد!
سلام عزیز غرغرو. اخه عزیزم چرا از زمین و زمان ایراد میگیری. چرا قشنگ بهش نگاه نمیکنی؟؟؟
مثلا تصور کن داغون و خسته از دانشگاه رسیدی خونه بعد ماشین لباسشویی هنوز اختراع نشده و تو باید لباساتو با دست بشوری حالا اتو کردنشم به کنار.چه زیبایی در سخت زندگی کردن وجود داره؟؟؟تکنولوژی اومده تا تو رو خوشبخت کنه خوب تو هم ازش لذت ببر.مهم اینه که به هرچیزی چطوری نگاه کنی...
رنگی یا سیاه و سفید...